آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 33
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 33
بازدید ماه : 70
بازدید کل : 12818
تعداد مطالب : 79
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1

  نمونه و الگو

      مفهوم نمونه يا الگو در يك شي يا شخص در اين است كه مشخصات و ويژگيهاي خاصي در اوست تاسايرين از آن تبعيت كنند و يا نه ، دوري كنند براي مثال خداوند در ابتداالگوي يك آدم را به فرشته ها نشان داد و فرمود اين آدمي است كه مي خواهم  خلقش كنم و در خط توليد بيندازمش و از طرفي هم الگوي شيطان را داريم . سئوال اينجاست كه آيا از الگو(ي خوب) بايد تبعيت كرد و يا اينكه نه آنرا بر سر طاقچه يا سر زبانها گذاشت تا فقط از او تعريف كنند؟ ويا نمادي براي زيبايي باشد؟خداوند با مشخص كردن الگوهايي در طول زندگاني بشر (پيامبران) خواست تا بقيه ي مردم از آنها الگو بگيرند و رفتار و منش خودشان را با آنها تطبيق دهند تا به يك جامعه ي ايده آل انساني برسند و اين الگوها تا زماني ادامه داشت كه هنوز فكر و انديشه بشري كامل نشده بود يعني اينكه بشر فكر مي كرد كه به حتم بايد بين او و آفريد ه اش يك واسطه اي باشد تا پيامهاي طرفين را تبادل نمايد و پيامبر را به عنوان يك پيك و يا يك خبر گزاري مي شناختند جداي از اينكه به خاطر رفتار و كردار و پندار متعالي انساني اش مورد احترام بود و به او قداست بخشيده بود ، اما بارها و بارها شاهد اين قضيه بوده ايم كه امّتي از پيامبر خود خواستار برآورده شدن خواسته هايشان از خدا شده اند و يا رفع گرفتاري و مصيبت و باز كردن گره يك مشكل و ... اما همانگونه كه مي دانيم پس از آخرين پيامبر (محمدبن عبدا... كه سلام همه بر او و همه پيامبران باد)ديگر پيامبري نيامد و همه بر اين باورند كه پيامبر ديگري هم نخواهد آمد . آيا اين به آن معناست كه خداوند انسانها را به حال خود رها كرده است و يا اينكه نه هدف ديگري دارد؟ خداوند در زمان آخر به ما فهمانده است كه اي بشر با كامل شدن انديشه،منطق،عقل و توان ارتباط هر كسي بدون واسطه با خداوند ، ديگر نيازي به الگوي ديگر نيست و بايد با الگو گرفتن از الگوهاي قبلي(پيامبران)و ارتباط با آفريدگار هستي خود در راه مستقيم با الهام از خداوند گام بردارد و مسائل و مشكلات خود را رسيدگي نمايد و ديگر نيازي به واسطه نيست . هر چند كه اين قضيه از لحاظ عقل ديني قابل پذيرش است جالب اينجاست كه كساني كه به اين آگاهي و رشد رسيدند از آن استفاده كردند و به نتيجه هم رسيدند كه آنها كساني نيستند جز اولياء و دوستان خداوند. البته اين باعث محدود شدن ارتباط ساير آفريده ها با خدا نمي شود بلكه خود آنها هم باز الگوهايي هستند تا به بشر امروزي بفهمانند كه بابا ، هر انساني مي تواند با خداي خودش ارتباط برقرار نمايد و هر كسي مستقيم مي تواند عشق و دوستي و مشكلاتش را با آفريدگارش مطرح سازد . پسالگوها افراد يا اشيائي نيستند كه با آنها مثل اشياء قديمي يا عتيقه جات و گران قيمت رفتار كرد و فقط به به و چه چه كرد كه ما اين و آن را داشتيم ، نه ؛ از الگو بايد الگو هاي ديگري ساخته شود تا ارزش الگو مشخص شود و به آن بها داد .آري دوستان ما    مي توانيم با استعانت از خداوند همچون پيامبران و اولياء باشيم تا از حكمت و علومي كه خداوندگار به آنها داده است به ما هم بدهد ، اين ادامه سير و تعالي بشر است ،هدفالگوسازي است نه تمجيد و تحميد الگو و يا قاب گرفتن آن و بر سر طاقچه ي زبانها گذاشتن ...   ادامه دارد ...    

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: